برچسب : نویسنده : tanha06 بازدید : 6
ترس من بعضی چیزها اونقد زیاد شده که حتی از نوشتنش واهمه دارم... دریچه ی مصنوعی...
برچسب : نویسنده : tanha06 بازدید : 4
برچسب : نویسنده : tanha06 بازدید : 3
برچسب : نویسنده : tanha06 بازدید : 3
برچسب : نویسنده : tanha06 بازدید : 2
برچسب : نویسنده : tanha06 بازدید : 3
کاش امروز با اون لباس ندیده بودمش... هودی سفید شلوار جین کفش نیم بووت عسلی موهای تماما جوگندمی صورت جذاب و آنکارد کرده اش.... رانندگی محشرش.... واقعا جنتلمن بود بعد از مدتها اونم اینجوری با این سر و وضع..... دریچه ی مصنوعی...
برچسب : نویسنده : tanha06 بازدید : 8
خیلی نامردیه توی این روزها اینجوری تنها باشم.... چقد بی رحم دنیا چنان آهی کشیدم که عرش خدا به لرزه در بیاد.... دریچه ی مصنوعی...
برچسب : نویسنده : tanha06 بازدید : 7
به خیلیا که امید داشتم بهشون رو زدم. بدجوری خورد تو ذوقم وقتی فهمیدم هیچی نیستن....
مهره هایی که اتتخاب کرده بودم خیلی درشت بودن
فکرشم نمیکردم حرفم شهید بشه...
خیلی درد داره...خیلی میسوزم
کاش تموم میشد این روزهای بی پولی....
نوشته شده در شنبه بیست و هشتم بهمن ۱۴۰۲ساعت 22:34 توسط ...| |
دریچه ی مصنوعی...برچسب : نویسنده : tanha06 بازدید : 10
هنر عشق ....
بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد بود...
پ.ن : اتفاقی که نباید میفتاد، افتاد.....
سرتو کردی تو لاک خودت و نگفتی .......
چقد شرمنده ی اوس کریم شدم.......
دیگه روسیاه تر از این هم مگه داریم؟!
نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم دی ۱۴۰۲ساعت 22:2 توسط ...| |
دریچه ی مصنوعی...برچسب : نویسنده : tanha06 بازدید : 8